شبکه اطلاع رسانی روابط عمومی ایران (شارا)-|| یک برنامه دنباله ای از دستورات می باشد که نحوه انجام یک کار را برای رسیدن به هدفی از پیش تعیین شده بصورت دقیق مشخص نماید. این دستورات ممکن است برای حل یک فرمول ریاضی، جستجوی یک داده، نمایش اطلاعات یا هر چیز دیگری باشد. در اکثر زبانهای برنامه نویسی اهداف و مراحل مختلف و جداگانه ای وجود دارد. یک برنامه در حالت کلی باید بتواند اعمال زیر را انجام دهد.
دریافت داده
دریافت اطلاعات از کیبرد، فایل یا سخت افزار و وسیله دیگر
خروج اطلاعات
هر برنامه باید بتواند اطلاعاتی را به خروجی چون صفحه نمایش ، فایل یا سخت افزار و وسیله دیگری ارسال کند
عملیات ریاضی
هر برنامه باید بتواند اعمال اصلی ریاضی چون ضرب ، تقسیم و ... را انجام و نتیجه را محاسبه نماید .
بررسی شرط
هر برنامه باید بتواند عبارات منطقی را مقایسه و نتیجه را محاسبه کند . برای مثال محاسبه بزرگتر یا کوچکتر بودن
تکرار
هر برنامه باید توانایی تکرار محدوده ای از کد را به تعداد مشخص داشته باشد .
تقریبا همه کارهایی که در طول فرایند اجرای یک برنامه انجام می گیرد یکی از حالت های ذکر شده می باشد . هنگام برنامه نویسی برنامه نویس مسئله موجود را با استفاده از روش های مختلف به بخش های کوچکتری تبدیل و هر کدام را بصورت جداگانه پیاده سازی می نماید . هر بخش دارای یک الگوریتم یا روش اجرا می باشد که منطق اصلی و روش انجام کار بصورت دقیق می باشد .
برنامهریزی
برنامهریزی، فرایندی برای رسیدن به اهداف است. بسته به فعالیتها، هر برنامه میتواند که بلندمدت، میانمدت یا کوتاهمدت باشد. برای مدیرانی که در جستجوی حمایتهای بیرونی هستند، برنامهریزی، مهمترین و کلیدیترین و آسانترین سند برای رشد است. برنامهریزی میتواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان بازی کند. برنامهریزی به پیش بینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک میکند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که میخواهیم برویم. برنامهریزی به آینده مینگرد.[۱]
برنامهریزی یا طرحریزی یعنی اندیشیدن از پیش. متخصصین از زوایای متعدد برای برنامهریزی تعاریف متعددی ارائه کردهاند که برخی از آنها از این قرار است:
تعیین هدف، یافتن و ساختن راه وصول به آن،
تصمیمگیری در مورد اینکه چه کارهایی باید انجام گیرد،
تجسم و طراحی وضعیت مطلوب در آینده و یافتن و ساختن راهها و وسایلی که رسیدن به آن را فراهم کند،
طراحی عملیاتی که شیئی یا موضوعی را بر مبنای شیوهای که از پیش تعریف شده، تغییر بدهد.[۲]
فرایند تفکر قبل از عمل
برنامهریزی، نوعی پدیده عینی اجتماعی است و خصوصیتهای ویژه خود را دارد در عین حال، یک رویداد منحصربهفرد نیست که دارای یک ابتدا و انتهای مشخص باشد بلکه یک فرایند مستمر و دائمی و منعکسکننده تغییرات و در صدد رسیدن به اهداف است. در سازمانهای پیچیده امروزی، بدون برنامهریزیهای دقیق، امکان ادامه حیات نیست و برنامهریزی، مستلزم آگاهی از فرصتها و تهدیدهای آتی و پیشبینی شیوه مواجهه با آنها است.[۳]
مدیران، برنامهریزی و تصمیمگیری
تصمیمگیری، رکن اساسی تمام وظایف مدیریتی و در عین حال، مبنای برنامهریزی است چرا که نمیتوان گفت برنامهای وجود دارد مگر اینکه تصمیمی اتخاذ شده باشد. به عبارت بهتر، تصمیمگیری، هسته مرکزی مدیریت است که در تمامی وظایف دیگر، نمود دارد، به همین دلیل برخی (مانند هربرت الکساندر سیمون)[۴] مدیریت و تصمیمگیری را دو واژه مترادف میدانند.
به جرأت میتوان گفت برنامهریزی و تصمیمگیری، برای نیل به اهداف سازمان مکمل اند اما نوع اتخاذ تصمیم نیز نقش به سزایی ایفا میکند[۵] با وجودی که تصمیمگیری به کلیه وظایف مدیریتی مربوط میشود، اما اساس برنامهریزی بهشمار میآید و نمیتوان گفت برنامهای وجود دارد بدون اینکه تصمیمی گرفته شده باشد. از این رو، تصمیمگیری از ارکان اساسی فعالیتهای مدیریتی بهشمار میرود چرا که هر مدیری برای اجرای هریک از وظایف خود، همواره با مواردی مواجه میشود که نیاز به تصمیمگیری دارد.[۶]
برنامهریزی به عنوان وظیفه مدیران
برنامهریزی از وظایف بسیار مهم مدیران است و با سایر وظایف آنها ارتباطی تنگاتنگ دارد. اگر نگرش مبتنی بر برنامهریزی در سراسر زندگی فردی و سازمانی تسری یابد، نوعی تعهد به عمل بر مبنای تعقل و تفکر آینده نگر و عزم راسخ بر استمرار آن ایجاد میشود. به نوعی، تحقق اهداف فردی و سازمانی، مستلزم برنامهریزی است. نیاز به برنامهریزی از آنجا است که همه سازمانها با فعالیت در محیطی پویا، مترصد آن هستند که منابع محدودشان را برای رفع نیازهای متنوع و فزاینده خود صرف نمایند و این پویایی محیط و وجود تلاطم و عدم اطمینان ناشی از تغییرات محیطی، بر ضرورت انکار ناپذیر برنامهریزی میافزاید.
با پذیرفتن اصول پنجگانه مدیریتی، و مبنای برنامهریزی برای این اصول، به این اجماع نظر میرسیم که برنامهریزی، فرایندی است دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمها که در این فرایندی، مراحل مشخص و بهم پیوستهای برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمها وجود دارد. طی این فرایند، به پیشبینی و تدوین فعالیتهایی پرداخته میشود که باید در جهت نیل به اهداف سازمانی صورت گیرد. به عبارت بهتر در فرایند برنامهریزی، به: چه کسی؟ کجا؟ کِی؟ چه چیزی؟ چرا؟ چگونه؟ پرداخته میشود و پاسخ به این پرسشها به انتخاب مأموریتها، هدفها و اقداماتی برای نیل به آنها میانجامد که مستلزم تصمیمگیری و انتخاب از میان راههای مختلف است. برنامهریزی میتواند، نقش مهمی در کمک به جلوگیری از اشتباهات یا تشخیص فرصتهای پنهان بازی کند. برنامهریزی به پیشبینی آینده و ساختن آینده تا حدودی قابل تصور کمک میکند. آن پلی است بین آنجایی که هستیم و آنجایی که میخواهیم برویم. برنامهریزی به آینده مینگرد.
مدیران از عناصر، شاخصها و ابزارهای متفاوتی[۷] برای برنامهریزی صحیح و واقع گرایانه استفاده میکنند. عموماً برنامهریزی آینده باید با نگاهی به گذشته و اتفاقات و نتایج ثبت شده انجام گیرد، تا حصول به اهداف دور از ذهن نباشد.
تعریف برنامهریزی
نگاهی به واژهنامههای عمومی و تخصصی، کافی است تا تعاریفی از این دسته، را پیش روی ما قرار دهد. اغلب واژهنامههای عمومی برنامهریزی را کار یا فعالیت برنامهریز؛ شکلگیری برنامه ها؛ ساخت یا ترسیم یک طرح یا نمودار؛ کشیدن طرح، طراحی، تدبیر کردن دانستهاند[۸] واژهنامههای تخصصی نیز آن را، شیوه و فرایند سیستماتیک و گام به گامی دانستهاند که به تعریف، ایجاد و ترسیم فعالیتهای ممکنی میپردازد که با نیازها، علایق و مشکلات موجود یا آینده مطابقت داشته باشند[۹]
اهداف برنامهریزی به شرح زیر است:
پیشبینی آینده: برنامه آیندهنگر
برنامه ساختن وشکل دادن به آینده: برنامه آیندهساز
برنامه برای انتخاب یک شکل خاص برای آینده: آیندهگزین.
متخصصین، برنامهریزی را با توجه به حوزه�" فعالیت خود تعریف نمودهاند. این واژه، در زمینه علوم و فنون بیشتر با واژه طراحی (designing) عجین شده. هر چند که: این برداشت تقلیلگرایانه و البته این واژه در متون مدیریتی جایگاهی ندارد.
مزایای برنامهریزی
برخی از مزایای برنامهریزی عبارتند از:
افزایش احتمال تحقق اهداف سازمان
ایجاد فرصتِ اجرای منظم تصمیمها
صرفه اقتصادی
انطباق با شرایط متغیر محیطی
استفاده صحیح از منابع
فراهم شدن ابزارهای کنترل
امکان سنجش میزان پیشرفت
آگاهی کارکنان از اهداف سازمان و نقش خود
تقویت کار گروهی
رسیدن به اهداف شخصی
چالشهای برنامهریزی
چالشهای عمده�" برنامهریزی از دید برخی منتقدان این امر عبارتند از:
حوادث غیرمنتظرهای که میتواند تمام پیشبینیها را نقش بر آب کند!
عوض شدن فکر
تغییر رویههایی که ممکن است مقاومت ایجاد نماید.
صرف هزینه و وقت.
محدودیتهای کوتاه مدت و مقطعی.
منابع
محمدی، علی (۱۳۸۵). سازمان و مدیریت. تهران، هادیان.
فیضی، طاهره (۱۳۸۳). مبانی سازمان و مدیریت. تهران، دانشگاه پیام نور.
توکلی، عبدالله (۱۳۸۵). اصول و مبانی مدیریت. قم، زمزم هدایت.
احسان قشقایی جعفری.
Banki, I. ۱۹۸۱. Dictionary of administration and management. Los Angeles, Ca. : Systems Research
The Oxford English Dictionary, 2nd ed, 1989, vol XI, p. ۹۵۹
برایسون ریچارد، برنامهریزی استراتژیک برای سازمانهای عمومی و غیرانتفاعی ترجمه دکتر مهدی خادمی و قربان ادبی،انتشارات آریانا، چاپ دوم تهران
https://fa.wikipedia.org
http://www.freeamir.com
|